1. رفتن به محتوا
  2. رفتن به مطالب اصلی
  3. رفتن به دیگر صفحات دویچه وله

بدن انسان چگونه با گرسنگی و سوء تغذیه مقابله می‌کند؟

کلِر روت
۱۴۰۲ اسفند ۲۳, چهارشنبه

در سراسر جهان بیش از ۷۰۰ میلیون نفر با گرسنگی مواجه اند. در غزه وضعیت به مراتب بدتر است، به خصوص برای کودکان. اما بدن انسان‌ها چگونه برای بقا در چنین وضعیت‌هایی تکامل یافته است؟

https://p.dw.com/p/4dSUi
کودکان در جستجوی مواد غذایی در نوار غزه
حدود یک میلیون طفل در نوار غزه به دلیل جنگ اسرائیل-حماس گرسنگی می‌کشندعکس: Abed Zagout/Anadolu/picture alliance

مردم در نوار غزه با مرگ ناشی از گرسنگی و قحطی مواجه اند، موضوعی که فعلاَ در مرکز جنگ اسرائیل و حماس قرار دارد.

تدروس ادهانوم گبریسوس، دبیرکل سازمان جهانی صحت، «چند سطح سوء تغذیه» را توضیح داده است که منجر به مرگ دست کم ۱۰ کودک در نوار غزه شده است. اداره صحت نوار غزه که از سوی سازمان ملیشه‌ای اسلام‌گرای حماس کنترول می‌شود، از مرگ ۱۵ تن در نتیجه سوء تغذیه و کمبود آب بدن خبر داده است.

در شمال نوار غزه حدود ۳۰۰ هزار تن با کمبود مواد غذایی و آب آشامیدنی مواجه اند.

ساکنان رفح: به کجا پناه ببریم؟

گرسنگی طولانی مدت برای بدن انسان بسیار دشوار است. اما بدن انسان به شکلی تکامل یافته است که در صورت نیاز بتواند حتی هفته‌ها بدون مواد غذایی نجات یابد.

البته عوامل دیگری مانند بیماری‌ها باعث می‌شود که بدن انسان نتواند مدت زیادی در مقابل گرسنگی تاب بیاورد. بیماری‌ها سیستم ایمنی بدن را ضعیف کرده و این حتی بیشتر از کمبود مواد غذایی شانس نجات یافتن انسان‌ها را کاهش می‌دهد.

اینجا توضیح می‌دهیم که بدن انسان چگونه تلاش می‌کند در مواقع قحطی و گرسنگی نجات یابد.

بدن برای نجات یافتن برنامه‌ریزی شده است

در هیپوتالاموس مغز یک «مرکز گرسنگی» وجود دارد، ناحیه‌ای که در هنگام گرسنگی کشیدن انسان یک نقش مرکزی بازی می‌کند. وقتی میزان قند خون کاهش یابد فوراَ این مرکز فعال می‌شود.

هیپوتالاموس در ابتدا به غده‌های فوق کلیوی دستور می‌دهد که هرمون استرس ادرنالین را آزاد کند. این هرمون به ما قوت می‌دهد تا غذا جستجو کنیم.

اما اگر نتوانیم مواد غذایی پیدا کنیم، مغز به طرح بدیل (پلان ب) روی می‌آورد و گلوکوز مورد نیاز را در باقی اعضای بدن جستجو می‌کند.

افزایش سوءتغذیه میان کودکان در افغانستان

مغز برای این که کار کند به گلوکوز نیاز دارد. گلوکوز نوعی از شکر است که به آن قند خون نیز گفته می‌شود. گلوکوز تنها دو درصد جرم بدن انسان را تشکیل می‌دهد، اما نیمی از آن را تنها مغز مصرف می‌کند.

مغز برای این که بتواند به این قند حیاتی دسترسی یابد، بدن را فریب می‌دهد: مغز به بدن سیگنال می‌دهد که ترشح انسولین را متوقف کند. این کار مانع گرفتن گلوکوز توسط عضلات می‌شود و به مغز اجازه می‌دهد که گلوکوز را جذب کند.

در جریان گرسنگی مفرط هر عضو بدن تا نیم وزن اصلی خود خرد می‌شود تا زمانی که دیگر از کار می‌ماند و انسان می‌میرد. در این میان، مغز یک استثنا است: مغز به دلیل قابلیت خود در ذخیره کردن گلوکوز نهایتاً تا چهار درصد تقلیل می‌یابد.

باقی اعضای بدن برای تولید انرژی تبدیل به پروتئین می‌شود. این کار فشار زیادی بر عضلات وارد می‌کند چونکه عمدتاً متشکل از پروتئین است. بدن پروتئین را که امینو اسید است، به گلوکوز تبدیل می‌کند.

آیا می‌شود گرسنگی حاد را استشمام کرد؟

بعد از هشت تا ده روز گرسنگی کشیدن، بدن انسان متابولیسم یا سیستم سوخت و ساز خود را به فاز ذخیره انرژی تبدیل می‌کند.

در این حالت، فعالیت‌های اساسی بدن مانند میزان تبش قلب، فشار خون و دمای بدن به حداقل کاهش می‌یابد، دقیقاً مانند حیواناتی که به خواب زمستانی می‌روند. وقتی مواد غذایی محدود باشد، این بهترین کاری است که بدن می‌تواند انجام بدهد.

صفحه اینستاگرام ما را دنبال کنید!

بعد از آن بدن به مصرف ذخایر چربی خود شروع می‌کند و اسیدهای چرب را تبدیل به اجسام کتونی می‌کند. اجسام کتونی یک ترکیب کیمیایی است که یک منبع بی‌نهایت مهم انرژی در بدن می‌باشد. در این مرحله‌ از گرسنگی کشیدن، این اجسام تنها عنصری است که مغز در کنار گلوکوز می‌تواند استفاده کند.

اما وقتی بدن اسیدهای چرب را به اجسام کتونی تبدیل می‌کند، یک بوی متفاوت را بروز می‌دهد که شبیه بوی رنگ ناخن است. دلیل آن اسِتون است که در جمع اجسام کتونی از طریق کلیه‌ها و نفس‌کشیدن برون داده می‌شود.

گرسنگی کشیدن هرچه طولانی‌تر شود وخیم‌تر می‌شود. آن لایه جلد که از بدن در برابر عوامل بیرونی محافظت می‌کند کارکرد خود را از دست می‌دهد، سیستم ایمنی بدن ضعیف می‌شود و التهابات گسترش می‌یابد.

چرا گرسنگی ارگان‌های بدن را از کار می‌اندازد؟

بدن مواجه با گرسنگی به تدریج همه اعضای خود را تبدیل به مواد غذایی مغز می‌کند. بعد از مدتی، انسان تبدیل به پست و استخوان می‌شود و ارگان‌ها یکی پی دیگری از کار می‌افتند. قلب نیز از اعضایی است که معمولاً ابتدا از کار می‌افتند.

اگر متابولیسم بدن به شکلی خود را برنامه‌ریزی کند که در بالا توضیح داده شد، بدن می‌تواند در برابر گرسنگی طولانی نیز تاب بیاورد، زیر گلوکوز مورد نیاز به مغز می‌رسد. به این ترتیب حفظ ذخایر پروتئین در ارگان‌های حیاتی ممکن است.

مطالب ویدیویی را در صفحه یوتیوب ما ببینید!

برای این که این مکانیسم در بدن کار کند، بدن باید بتواند سینگال اولیه گرسنگی را بفرستد تا ترشح انسولین متوقف شود. اما این کار همیشه صورت نمی‌گیرد.

به گونه مثال، افراد دچار به ملاریا، اچ‌آی‌وی/ایدز و دیگر بیماری‌ها به حدی مواد التهابی در خون خود دارند که پانقراص شان به ترشح انسولین ادامه می‌دهد و به این ترتیب سیستم موسوم به متابولیسم گرسنگی را مسدود می‌کند.

تبعات جسمی گرسنگی طولانی مدت

انسان بعد از تحمل گرسنگی دوباره بهبود می‌یابد، اما با تبعات طولانی مدت جسمی و روانی آن درگیر می‌ماند. این پیامدها می‌تواند تخریب غیر قابل ترمیم یا از کار افتادن ارگان‌ها، ضعف سیستم ایمنی یا از دست دادن تراکم استخوان باشد. با ضعیف شدن سیستم ایمنی، بدن در برابر بیماری‌های عفونی مانند کولرا، سرخکان و ملاریا آسیب‌پذیرتر می‌شود.

علاوه بر این، گرسنگی کشیدن می‌تواند به هرمون‌ها به شمول انسولین، کورتیزول و تیروئید تاثیر بگذارد.

همچنین در افرادی که گرسنگی کشیده اند احتمال بروز مشکلات گوارشی (معده و روده) نیز زیاد است.

آثار گرسنگی کشیدن از مادر به نوزاد انتقال می‌یابد

مادران حامله‌ای که متحمل سوء تغذیه می‌شوند، پیامدهای منفی گرسنگی کشیدن را به نوزاد انتقال می‌دهند.

محققان در دانشگاه ایالتی پنسلوانیای ایالات متحده امریکا در سال ۲۰۲۲ افرادی را زیر تحقیق قرار دادند که در پایان جنگ جهانی دوم زمستان گرسنگی هالند را تجربه کرده بودند. هدف این تحقیق یافتن پیامدهای طولانی مدت گرسنگی کشیدن بر کودکان بود.

این تحقیق در همه گروه‌های سنی نشان داد که سوء تغذیه در زمانی که نوزاد در رحم مادر است، جدی‌ترین پیامدهای منفی طولانی مدت صحی را در پی دارد.

نوزادانی که در چنین شرایطی به دنیا آمده بودند در ادامه زندگی شان با خطر بالای ابتلا به دیابت، بیماری‌های قلبی-عروقی و اضافه‌وزنی و همچنین نقص‌های عضلاتی-اسکلتی و اختلال شنوایی مواجه بوده اند.

تاثیرات روانی گرسنگی کشیدن
دانشمندان در اواسط دهه ۱۹۴۰ برای درک تاثیرات روانی گرسنگی کشیدن به تجربه‌ای روی آوردند که امروز غیرقابل تصور به نظر می‌رسد.

در این تحقیق ۳۶ اشتراک‌کننده‌ای را که برای سه ماه تمام تنها نیمی از کالری مورد نیاز برای نجات را می‌گرفتند مورد مطالعه قرار گرفتند.

در نتیجه، تبعات روانی گرسنگی کشیدن طولانی مدت واضح شد. بسیاری اشتراک‌کنندگان از این تحقیق دست کشیده و دچار حالت بی‌تفاوتی یا بی‌احساسی شدند.

این تحقیق نشان داد که گرسنگی بر همه چیز سایه می‌اندازد. اشتراک‌کنندگان این تحقیق تنها به چیزی علاقه داشتند که به غذا ارتباط دارند. برخی از آن‌ها حتی رویای آدم‌خواری پیدا کردند. در عین زمان، حواس اشتراک‌کنندگان این تحقیق تیزتر شده بود و می‌توانستند بیشتر از گذشته بو بکشند و بشنوند.